داوران‌ 17:2

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

2 روزی او به مادرش گفت: «آن هزار و صد مثقال نقرهای را كه فكر میكردی از تو دزديدهاند و من شنيدم كه دزدش را نفرين میكردی، نزد من است، من آن را برداشتهام.» مادرش گفت: «چون تو اعتراف كردی، خداوند تو را بركت خواهد داد.»