1-3وقتی يابين، پادشاه حاصور، از اين وقايع آگاهی يافت، فوراً پيغامهايی به اين پادشاهان كه بر شهرهای همجوار او حكومت میكردند، فرستاد: يوباب پادشاه مادون، پادشاه شمرون، پادشاه اخشاف، تمام پادشاهان كوهستانهای شمالی، پادشاه دره اردن واقع در جنوب درياچهٔ جليل، پادشاهانی كه در دشتها ساكن بودند، پادشاهان بلنديهای دُر، در غرب، پادشاهانی كه در شرق و غرب كنعان بودند، پادشاهان قومهای اموری، حيتی، فرزی و يبوسی كه در كوهستانها بودند، پادشاهان قوم حوی كه در شهرهای دامنهٔ كوه حرمون در زمين مصفه ساكن بودند.4-5بدين ترتيب، تمام پادشاهان برای در هم شكستن قوای اسرائیلیها با هم متحد شدند و لشكرهای خود را بسيج كرده، نزد چشمههای مروم اردو زدند، سپاهيان بیشمار آنها با اسبها و عرابههايشان دشتها را پر ساختند.6اما خداوند به يوشع فرمود: «از آنها نترس، چون فردا در همين وقت تمام آنها كشته خواهند شد! شما بايد رگ پای اسبانشان را قطع كنيد و عرابههايشان را آتش بزنيد.»7يوشع و افراد او خود را به چشمههای مروم رساندند و در يک حملهٔ ناگهانی، لشكر دشمن را غافلگير كردند.8خداوند تمام آن سپاه عظيم را به دست اسرائیلیها تسليم نمود و آنها افراد دشمن را تا صيدون بزرگ و مسرفوتمايم و شرق درهٔ مصفه تعقيب نموده، كشتند. در اين جنگ حتی يک نفر از افراد دشمن جان به در نبرد!9يوشع و افراد او همانطور كه خداوند به ايشان فرموده بود، رگ پای اسبهای دشمن را قطع كردند و تمام عرابههای آنها را آتش زدند.10يوشع در راه بازگشت، شهر حاصور را نيز تسخير نمود و پادشاه آن را كشت. (حاصور مهمترين شهر آن نواحی بود.)11يوشع تمام كسانی را كه در آن شهر بودند كشت و شهر را به آتش كشيد.12سپس يوشع به ساير شهرهای پادشاهان مغلوب حمله برد و چنانكه موسی، خدمتگزار خداوند، به او گفته بود، تمام ساكنان آنجا را قتل عام نمود.13(از شهرهايی كه بر بالای تپهها بنا شده بودند، يوشع فقط شهر حاصور را سوزانيد و بقيه را سالم باقی گذاشت.)14قوم اسرائيل تمام حيوانات و ثروت شهرهای ويران شده را به غنيمت بردند، و همهٔ اهالی آنجا را كشتند.15يوشع تمام دستورات موسی را كه خداوند به او داده بود بدون كم و كاست انجام داد.16پس يوشع تمام سرزمين را تصرف كرد يعنی همهٔ نواحی كوهستانی صحرای نگب، تمام سرزمين جوشن، دشتها، دره اردن، و دشتها و کوههای اسرائيل.17به اين ترتيب، وسعت سرزمين اسرائيل از كوه حالق نزديک سعير در جنوب، تا بعل جاد در وادی لبنان در دامنهٔ كوه حرمون در شمال میرسيد. يوشع تمام پادشاهان اين ممالک را كشت.18قوم اسرائيل چندين سال جنگيدند تا توانستند اين سرزمين را كه خدا به آنها وعده داده بود تصرف نمايند.19تنها شهری كه با اسرائيل پيمان صلح بست، جبعون بود كه در آن قوم حوی ساكن بودند. بقيهٔ شهرها در جنگ به تصرف اسرائيل درآمدند.20خداوند دشمنان را بر آن داشت تا به جای اينكه خواستار صلح باشند، با قوم اسرائيل بجنگند. در نتيجه، همهٔ آنها بدون ترحم كشته شدند و اين درست همان بود كه خداوند به موسی امر فرموده بود.21در طی اين مدت، يوشع عناقیها را كه در كوهستانهای حبرون، دبير، عناب، يهودا و اسرائيل زندگی میكردند از بين برد و تمام شهرهايشان را ويران كرد.22همهٔ عناقیهايی كه در سرزمين اسرائيل بودند از بين رفتند و فقط عدهٔ كمی از آنها در غزه، جت و اشدود باقی ماندند.23پس يوشع تمام آن سرزمين را، چنانكه خداوند به موسی فرموده بود، تصرف كرد و آن را بين قبايل اسرائيل تقسيم نمود و به ايشان به ملكيت بخشيد. سرانجام در آن سرزمين پس از سالها جنگ، صلح و آرامش حكمفرما شد.