1خداوند به موسی فرمود: «اكنون خواهی ديد كه با فرعون چه میكنم! من او را چنان در فشار میگذارم كه نه فقط قوم مرا رها كند، بلكه ايشان را به زور از مصر بيرون براند.2-3«من همان خداوندی هستم كه بر ابراهيم، اسحاق و يعقوب به نام خدای قادر مطلق ظاهر شدم، ولی خود را با نام خداوند[1] به آنان نشناساندم. (خروج 3:14; خروج 15:1)4من با آنها عهد بستم كه سرزمين كنعان را كه در آنجا غريب بودند، به ايشان ببخشم.5من نالههای بنیاسرائيل را كه در مصر اسير و بَردهاند، شنيدم و عهد خود را به ياد آوردم.6پس برو و به بنیاسرائيل بگو كه من خداوند هستم و با قدرت عظيم خود معجزات بزرگی ظاهر خواهم كرد تا آنها را از اسارت و بردگی رهايی بخشم.7آنها را قوم خود خواهم ساخت و خدای ايشان خواهم بود و آنها خواهند دانست كه من خداوند، خدای ايشان هستم كه آنها را از دست مصريان نجات دادم.8من كه خداوند هستم، ايشان را به سرزمينی خواهم برد كه وعدهٔ آن را به اجدادشان ابراهيم و اسحاق و يعقوب دادم و آن سرزمين را به ملكيت ايشان خواهم داد.»9موسی آنچه را كه خدا فرموده بود، تماماً برای قوم اسرائيل بازگفت، ولی ايشان كه به سبب سختی كار جانشان به لب رسيده بود، به سخنان او اعتنا نكردند.10آنگاه خداوند به موسی فرمود:11«بار ديگر نزد فرعون برو و به او بگو كه بايد قوم اسرائيل را رها كند تا از اين سرزمين بروند.»12موسی در جواب خداوند گفت: «وقتی قوم اسرائيل به گفتههايم اعتنا نمیكنند، چطور انتظار داشته باشم كه پادشاه مصر به سخنانم گوش دهد؟ من سخنور خوبی نيستم.»13خداوند به موسی و هارون امر فرمود كه پيش بنیاسرائيل و پادشاه مصر بروند و بنیاسرائيل را از مصر بيرون آورند.
شجره نامهٔ موسی و هارون
14رئوبين، پسر ارشد يعقوب چهار پسر داشت به نامهای حنوک، فلو، حصرون و كرمی. از هر يک از اين افراد، طايفهای بوجود آمد.15شمعون شش پسر داشت به نامهای يموئيل، يامين، اوحد، ياكين، صوحر و شائول. (مادر شائول كنعانی بود.) از هر يک از اين افراد نيز طايفهای بوجود آمد.16لاوی سه پسر داشت كه به ترتیب سن عبارت بودند از: جرشون، قهات و مراری. (لاوی صد و سی و هفت سال عمر كرد.)17جرشون دو پسر داشت به نامهای لبنی و شمعی. از هر يک از اين افراد خاندانی بوجود آمد.18قهات چهار پسر داشت به نامهای عمرام، يصهار، حبرون و عزیئيل. (قهات صد و سی و سه سال عمر كرد.)19مراری دو پسر داشت به نامهای محلی و موشی. همه كسانی كه در بالا به ترتیب سن نامشان آورده شد، طايفههای لاوی را تشكيل میدهند.20عمرام با عمهٔ خود يوكابد ازدواج كرد و صاحب دو پسر شد به نامهای هارون و موسی. (عمرام صد و سی و هفت سال عمر كرد.)21يصهار سه پسر داشت به نامهای قورح، نافج و زكری.22عزیئيل سه پسر داشت به نامهای ميشائيل، ايلصافان و ستری.23هارون با اليشابع دختر عميناداب و خواهر نحشون ازدواج كرد. فرزندان هارون عبارت بودند از: ناداب، ابيهو، العازار و ايتامار.24قورح سه پسر داشت به نامهای اسير، القانه و ابياساف. اين افراد سران خاندانهای طايفه قورح هستند.25العازار پسر هارون با يكی از دختران فوتیئيل ازدواج كرد و صاحب پسری به نام فينحاس شد. اينها بودند سران خاندانها و طايفههای لاوی.26-27هارون و موسی كه نامهايشان در بالا ذكر شد، همان هارون و موسی هستند كه خداوند به ايشان فرمود تا تمام بنیاسرائيل را از مصر بيرون ببرند و ايشان نزد فرعون رفتند تا از او بخواهند قوم اسرائيل را رها كند.
دستور خداوند به موسی و هارون
28-29وقتی خداوند در سرزمين مصر با موسی سخن گفت، به او فرمود: «من خداوند هستم. پيغام مرا به فرعون برسان.»30اما موسی به خداوند گفت: «من سخنور خوبی نيستم؛ چگونه انتظار داشته باشم پادشاه مصر به سخنانم گوش دهد؟»