1خداوند میفرمايد: «ای قوم برگزيدهٔ من و ای خدمتگزار من اسرائيل، گوش كن.2من همان خداوندی هستم كه تو را آفريدم و از بدو تولد ياور تو بودهام. ای اسرائيل، تو خدمتگزار من و قوم برگزيدهٔ من هستی، پس نترس.3بر زمين تشنهات آب خواهم ريخت و مزرعههای خشک تو را سيراب خواهم كرد. روح خود را بر فرزندانت خواهم ريخت و ايشان را با بركات خود پر خواهم ساخت.4آنان مانند سبزههای آبياری شده و درختان بيد كنار رودخانه رشد و نمو خواهند كرد.5هر يک از آنان لقب ”اسرائيلی“ را بر خود خواهد گرفت و بر دستهای خويش نام خداوند را خواهد نوشت و خواهد گفت: ”من از آن خداوند هستم.“»6خداوند قادر متعال كه پادشاه و حامی اسرائيل است چنين میفرمايد: «من ابتدا و انتها هستم و غير از من خدايی نيست.7چه كسی میتواند كارهايی را كه من كردهام انجام بدهد و يا آنچه را كه در آينده رخ خواهد داد از اول تا آخر پيشگويی كند؟8ای قوم من نترسيد، چون آنچه را كه میبايست رخ دهد از اول به شما خبر دادم و شما شاهدان من هستيد. آيا غير از من خدای ديگری هست؟» نه! ما صخرهٔ ديگری و خدای ديگری را نمیشناسيم!
حماقت بتپرستی
9چه نادانند كسانی كه بت میسازند و آن را خدای خود میدانند. آنها خود شاهدند كه بت نه میبيند و نه میفهمد، بنابراين هيچ سودی به آنان نخواهد رساند. كسانی كه بت میپرستند عاقبت نوميد و شرمسار خواهند شد.10كسی كه با دستهای خود خدايش را بسازد چه كمكی میتواند از او انتظار داشته باشد؟11تمام بتپرستان همراه با كسانی كه خود انسانند، ولی ادعا میكنند كه خدا میسازند با سرافكندگی در حضور خدا خواهند ايستاد و ترسان و شرمسار خواهند شد.12آنها آهن را از كوره در میآورند و به نيروی بازوی خود آنقدر با پتک بر آن میكوبند تا ابزاری از آن بسازند. در حين كار گرسنه و تشنه و خسته میشوند.13سپس تكه چوبی برداشته، آن را اندازه میگيرند و با قلم نشان میگذارند و آن را با ابزاری كه ساختهاند میتراشند و از آن بتی به شكل انسان میسازند بتی كه حتی نمیتواند از جايش حركت كند!14برای تهيهٔ چوب از درختان سرو يا صنوبر يا بلوط استفاده میكنند، و يا درخت شمشاد در جنگل میكارند تا باران آن را نمو دهد.15قسمتی از درخت را برای گرم كردن خود و پختن نان میسوزانند، و با باقيماندهٔ آن خدايی میسازند و در برابرش سجده میكنند.16با قسمتی از چوب درخت غذا میپزند و با قسمت ديگر آتش درست میكنند و خود را گرم كرده، میگويند: «بهبه! چه گرم است!»17آنگاه با تكه چوبی كه باقی مانده برای خود بتی میسازند و در برابرش زانو زده، عبادت میكنند و نزد آن دعا كرده، میگويند: «تو خدای ما هستی، ما را نجات ده!»18آنها فهم و شعور ندارند، زيرا چشم باطن خود را نسبت به حقيقت بستهاند.19كسی كه بت میسازد آنقدر شعور ندارد كه بگويد: «قسمتی از چوب را سوزاندم تا گرم شوم و با آن نانم را پختم تا سير شوم و گوشت را روی آن كباب كرده، خوردم، حال چگونه میتوانم با بقيهٔ همان چوب خدايی بسازم و آن را سجده كنم؟»20كسی كه چنين كاری میكند مانند آن است كه به جای نان، خاكستر بخورد! او چنان اسير افكار احمقانهٔ خود است كه قادر نيست بفهمد كه آنچه انسان با دستهای خود میسازد نمیتواند خدا باشد.21خداوند میفرمايد: «ای اسرائيل، به خاطر داشته باش كه تو خدمتگزار من هستی. من تو را بوجود آوردهام و هرگز تو را فراموش نخواهم كرد.22گناهانت را محو كردهام؛ آنها مانند شبنم صبحگاهی، به هنگام ظهر ناپديد شدهاند! بازگرد، زيرا بهای آزادی تو را پرداختهام.»23ای آسمانها سرود بخوانيد. ای اعماق زمين بانگ شادی برآوريد! ای كوهها و جنگلها و ای تمام درختان، ترنم نماييد، زيرا خداوند بهای آزادی اسرائيل را پرداخته و با اين كار عظمت خود را نشان داده است.
بازسازی اورشليم
24خداوند كه آفريننده و حامی اسرائيل است میفرمايد: «من خداوند هستم. همه چيز را من آفريدهام. من به تنهايی آسمانها را گسترانيدم و زمين و تمام موجودات آن را بوجود آوردم.25من همان كسی هستم كه دروغ جادوگران را برملا میسازم و خلاف پيشگويی رمالان عمل میكنم؛ سخنان حكيمان را تكذيب كرده، حكمت آنان را به حماقت تبديل میكنم.26«اما سخنگويان و رسولان من هر چه بگويند، همان را انجام میدهم. آنان گفتهاند كه خرابههای اورشليم بازسازی خواهد شد و شهرهای يهودا بار ديگر آباد خواهد شد. پس بدانيد كه مطابق گفتهٔ ايشان انجام خواهد شد.27وقتی من به دريا میگويم خشک شود، خشک میشود.28اكنون نيز دربارهٔ كوروش میگويم كه او رهبری است كه من برگزيدهام و خواست مرا انجام خواهد داد. او اورشليم را بازسازی خواهد كرد و خانهٔ مرا دوباره بنياد خواهد نهاد.»