1خدای اسرائيل میفرمايد: «تسلی دهيد! قوم مرا تسلی دهيد!2اهالی اورشليم را دلداری دهيد و به آنان بگوييد كه روزهای سخت ايشان به سر آمده و گناهانشان بخشيده شده، زيرا من به اندازهٔ گناهانشان آنها را تنبيه كردهام.»3صدايی میشنوم كه میگويد: «راهی از وسط بيابان برای آمدن خداوند آماده كنيد. راه او را در صحرا صاف كنيد.4درهها را پر كنيد؛ کوهها و تپهها را هموار سازيد؛ راههای كج را راست و جادههای ناهموار را صاف كنيد.5آنگاه شكوه و جلال خداوند ظاهر خواهد شد و همهٔ مردم آن را خواهند ديد. خداوند اين را وعده فرموده است.»6بار ديگر آن صدا میگويد: «با صدای بلند بگو!» پرسيدم: «با صدای بلند چه بگويم؟» گفت: «با صدای بلند بگو كه انسان مثل گياهی است كه خشک شده، از بين میرود و تمام زيبايی او همچون گلی است كه پژمرده میشود.7وقتی خدا میدمد گياه خشک و گل پژمرده میشود. بلی، انسان مانند گياه از بين میرود.8گياه خشک میشود و گل پژمرده میگردد، اما كلام خدای ما برای هميشه باقی میماند.»9ای قاصد خوش خبر، از قلهٔ كوه، اورشليم را صدا كن. پيامت را با تمام قدرت اعلام كن و نترس. به شهرهای يهودا بگو: «خدای شما میآيد!»10بلی، خداوند میآيد تا با قدرت حكومت كند. پاداشش همراه او است و هر کس را مطابق اعمالش پاداش خواهد داد.11او مانند شبان، گلهٔ خود را خواهد چرانيد؛ برهها را در آغوش خواهد گرفت و ميشها را با ملايمت هدايت خواهد كرد.
خدای بینظير اسرائيل
12آيا كسی غير از خدا میتواند اقيانوس را در دست نگه دارد و يا آسمان را با وجب اندازه گيرد؟ آيا كسی غير از او میتواند خاک زمين را در ترازو بريزد و يا کوهها و تپهها را با قپان وزن كند؟13آيا كسی میتواند خداوند را پند دهد يا معلم و مشاور او باشد؟14آيا او تا به حال به ديگران محتاج بوده است كه به او حكمت و دانش بياموزند و راه راست را به او ياد دهند؟15به هيچ وجه! تمام مردم جهان در برابر او مثل قطرهٔ آبی در سطل و مانند غباری در ترازو، ناچيز هستند. همهٔ جزاير دنيا برای او گردی بيش نيستند و او میتواند آنها را از جايشان تكان دهد.16اگر تمام حيوانات لبنان را برای خدا قربانی كنيم باز كم است و اگر تمام جنگلهای لبنان را برای روشن كردن آتش قربانی به کار بريم باز كافی نيست.17تمام قومها در نظر او هيچ هستند و ناچيز به شمار میآيند.18چگونه میتوان خدا را توصيف كرد؟ او را با چه چيز میتوان مقايسه نمود؟19آيا میتوان او را با يک بت مقايسه كرد؟ بتی كه بت ساز آن را ساخته و با طلا پوشانده و به گردنش زنجير نقرهای انداخته است؟20فقيری كه نمیتواند خدايانی از طلا و نقره درست كند، درختی میيابد كه چوبش با دوام باشد و آن را به دست صنعتگری ماهر میدهد تا برايش خدايی بسازد، خدايی كه حتی قادر به حركت نيست!21آيا تا به حال ندانستهايد و نشنيدهايد و كسی به شما نگفته كه دنيا چگونه به وجود آمده است؟22خدا دنيا را آفريده است؛ همان خدايی كه بر فراز كرهٔ زمين نشسته و مردم روی زمين در نظر او مانند مورچه هستند. او آسمانها را مثل پرده پهن میكند و از آنها خيمهای برای سكونت خود میسازد.23او رهبران بزرگ دنيا را ساقط میكند و از بين میبرد.24هنوز ريشه نزده خدا بر آنها میدمد، و آنها پژمرده شده، مثل كاه پراكنده میگردند.25خداوند قدوس میپرسد: «شما مرا با چه كسی مقايسه میكنيد؟ چه كسی میتواند با من برابری كند؟»26به آسمانها نگاه كنيد! كيست كه همهٔ اين ستارگان را آفريده است؟ كسی كه آنها را آفريده است از آنها مثل يک لشكر سان میبيند، تعدادشان را میداند و آنها را به نام میخواند. قدرت او آنقدر عظيم است كه نمیگذارد هيچكدام از آنها گم شوند.27پس، ای اسرائيل، چرا میگويی خداوند رنجهای مرا نمیبيند و با من به انصاف رفتار نمیكند؟28آيا تا به حال ندانسته و نشنيدهای كه خدای ابدی، خالق تمام دنيا هرگز درمانده و خسته نمیشود و هيچكس نمیتواند به عمق افكار او پی ببرد؟29او به خستگان نيرو میبخشد و به ضعيفان قدرت عطا میكند.30حتی جوانان هم درمانده و خسته میشوند و دلاوران از پای در میآيند،31اما آنانی كه به خداوند اميد بستهاند نيروی تازه میيابند و مانند عقاب پرواز میكنند؛ میدوند و خسته نمیشوند، راه میروند و ناتوان نمیگردند.