A maskil of David. When he was in the cave. A prayer.
1I cry aloud to the Lord; I lift up my voice to the Lord for mercy.[1]2I pour out before him my complaint; before him I tell my trouble.3When my spirit grows faint within me, it is you who watch over my way. In the path where I walk people have hidden a snare for me.4Look and see, there is no-one at my right hand; no-one is concerned for me. I have no refuge; no-one cares for my life.5I cry to you, Lord; I say, ‘You are my refuge, my portion in the land of the living.’6Listen to my cry, for I am in desperate need; rescue me from those who pursue me, for they are too strong for me.7Set me free from my prison, that I may praise your name. Then the righteous will gather about me because of your goodness to me.
Psalm 142
کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر
دعای كمک
1با صدای بلند نزد خداوند فرياد میزنم و درخواست كمک مینمايم.2تمام شكايات خود را به حضور او میآورم و مشكلات خود را برای او بازگو میكنم.3وقتی جانم به لب میرسد او به كمكم میشتابد و راهی پيش پايم مینهد. دشمنانم بر سر راه من دام میگذارند.4به اطراف خود نگاه میكنم و میبينم كسی نيست كه مرا كمک كند. پناهی ندارم و كسی به فكر من نيست.5ای خداوند، تنها نزد تو فرياد برمیآورم و از تو ياری میجويم. در اين دنيا، يگانه پناهگاه من تو هستی. تنها تو میتوانی جانم را در امان بداری. در زندگی، تنها تو را آرزو دارم.6فريادم را بشنو، زيرا بسيار درمانده هستم. مرا از دست دشمنانم برهان، زيرا آنها بسيار قويتر از من هستند.7مرا از اين پريشانی و اسارت آزاد كن، تا تو را به سبب خوبیهایی كه برايم كردهای در جمع نيكان ستايش كنم.