داوران‌ 14:16

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

16 پس زن سامسون پيش او رفته، گريه كرد و گفت: «تو مرا دوست نداری. تو از من متنفری؛ چون برای جوانان قوم من معمايی گفتهای، ولی جواب آن را به من نمیگويی.» سامسون گفت: «من آن را به پدر و مادرم نيز نگفتهام، چطور انتظار داری به تو بگويم!»