1روزی صدقيای پادشاه، دو نفر از درباريان يعنی فشحور (پسر ملكيا) و صفنيای كاهن (پسر معسيا) را نزد من فرستاد تا به من بگويند: «نبوكدنصر، پادشاه بابل به ما اعلان جنگ داده است! تو از خداوند درخواست كن تا ما را ياری كند؛ شايد بر ما لطف فرمايد و مانند گذشته معجزهای كرده، نبوكدنصر را وادار به عقبنشينی نمايد.»3آنگاه من فرستادگان پادشاه را نزد او بازگرداندم تا به وی بگويند كه خداوند، خدای اسرائيل چنين میفرمايد: «من سلاحهای شما را كه در جنگ عليه پادشاه بابل و سپاهش به کار میبريد بیاثر خواهم ساخت و ايشان را كه شهر را محاصره كردهاند به قلب شهر خواهم آورد.5من خود با تمام قدرت و با نهايت خشم و غضب خود عليه شما خواهم جنگيد،6و تمام ساكنان شهر را، از انسان و حيوان، به وبای وحشتناكی مبتلا كرده، خواهم كشت.7سرانجام خود صدقيا، پادشاه يهودا و شما درباريان و همهٔ آنانی را كه از وبا و شمشير و قحطی جان به در برده باشند به دست نبوكدنصر، پادشاه بابل و لشكريانش خواهم سپرد، به دست كسانی كه تشنهٔ خونتان هستند تا بدون ترحم و دلسوزی همه را بكشند.»8سپس خداوند به من فرمود كه به مردم چنين بگويم: «اينک دو راه پيش روی شما میگذارم، يكی راه زنده ماندن و ديگری راه مرگ!9يا در اورشليم بمانيد تا در اثر جنگ و قحطی و بيماری هلاک شويد، و يا شهر را ترک كرده، خود را به محاصره كنندگانتان، بابلیها تسليم كنيد تا زنده بمانيد.10زيرا من تصميم دارم اين شهر را نابود كنم و به هيچ وجه تصميمم را تغيير نخواهم داد. پادشاه بابل اين شهر را تسخير كرده، با آتش آن را از بين خواهد برد.»
مكافات خاندان سلطنتی
11خداوند به خاندان پادشاه يهودا كه از نسل داوود هستند، چنين میفرمايد: «به هنگام داوری، همواره با عدل و انصاف قضاوت كنيد؛ از مظلوم در مقابل ظالم حمايت كنيد؛ در غير اين صورت خشم من به سبب شرارتتان افروخته خواهد شد و كسی نخواهد توانست آن را خاموش كند.13ای مردم اورشليم، من بر ضد شما هستم و با شما خواهم جنگيد. شما با تكبر میگوييد: ”كيست كه بتواند به ما حمله كند و شهر ما را به تصرف درآورد؟“14بنابراين من شما را به سزای گناهانتان خواهم رسانيد و در جنگلهايتان چنان آتشی بر پا خواهم نمود كه هر چه در اطرافش باشد، بسوزاند.»
Diese Website verwendet Cookies, um Ihnen die bestmögliche Nutzererfahrung bieten zu können.